جستجوی جدید

اگر از نتایج زیر راضی نیستید، جستجوی دیگری انجام دهید.

12 نتیجه جستجو برای: #علیرضا_افتخاری 

1

مثنوی مولانا – دفتر اول – بخش ۱ – سرآغاز

برای خرید تصحیح جدید مقالات شمس تبریزی اینجا را کلیک کنید. کانال تلگرام مثنوی‌خوانی. خوانش و توضیح مثنوی مولانا با رویکرد کاربردی و نیم‌نگاهی به مقالات شمس تبریزی: masnavikhany@ ۱ بِشْنو این نِی چون شِکایَت می‌کُند از جُدایی‌ها حِکایَت می‌کُند ۲ کَزْ نِیِسْتان تا مرا بُبْریده‌اَند در نَفیرَم مرد و زن نالیده‌اَند ۳ سینه خواهم شَرحه […]

2

غزل ۴۱۲ مولانا

  ۱ آن کِه بی‌باده کُند جانِ مرا مَست کجاست؟ وان کِه بیرون کُند از جان و دِلَمْ دست کجاست؟ ۲ و آن کِه سوگند خورَم جُز به سَرِ او نخورَم و ان کِه سوگندِ من و توبه‌اَم اِشْکَست کجاست؟ ۳ وان کِه جان‌ها به سَحَر نَعْره زَنانَند ازو وان کِه ما را غَمَش از […]

3

غزل ۴۶۳ مولانا

  ۱ هر نَفَس آوازِ عشق می‌رَسَد از چپ و راست ما به فَلَک می‌رَویم عَزمِ تماشا کِراست ۲ ما به فَلَک بوده‌ایم یارِ مَلَک بوده‌ایم باز همان‌جا رَویم جُمله که آن شهرِ ماست ۳ خود زِ فَلَک بَرتَریم وَزْ مَلَک اَفْزون‌تَریم زین دو چرا نَگْذریم؟ منزلِ ما کِبْریاست ۴ گوهرِ پاک از کجا، عالَمِ […]

4

غزل ۵۷۴ مولانا

  ۱ مرا عاشق چُنان باید که هرباری که بَرخیزد قیامَت‌هایِ پُرآتش زِ هر سویی بَراَنْگیزد ۲ دلی خواهیم چون دوزخ که دوزخ را فُرو سوزَد دو صد دریا بِشورانَد زِ موجِ بَحْر نَگْریزد ۳ فَلَک‌ها را چه مَنْدیلی به دستِ خویش دَرپیچَد چراغِ لایَزالی را چو قِنْدیلی دَرآویزد ۴ چو شیری سویِ جنگ آید […]

5

غزل ۸۵۰ مولانا

۱ یک خانه پُر زِ مَستان مَستانِ نو رَسیدند دیوانگانِ بَنْدی زَنجیرها دَریدند ۲ بس اِحْتیاط کردیم تا نَشْنوند ایشان گویی قَضا دُهُل زَد بانگِ دُهُل شَنیدند ۳ جان‌هایِ جُمله مَستان دل‌هایِ دلْ پَرَستان ناگَهْ قَفَص شِکَستند چون مُرغْ بَرپَریدند ۴ مَستانْ سَبو شِکَستند بر خُنْب‌ها نِشَستند یا رَب چه باده خوردند یا رَب چه […]

6

غزل ۱۳۷۲ مولانا

  ۱ این بار من یک‌بارگی، در عاشقی پیچیده‌ام این بار من یک‌بارگی، از عافیت بُبْریده‌ام ۲ دل را زِ خود بَرکَنده‌ام، با چیزِ دیگر زنده‌ام عقل و دل و اندیشه را، از بیخ و بُنْ سوزیده‌ام ۳ ای مَردمان ای مَردمان، از من نَیایَد مَردمی دیوانه هم نَنْدیشَد آن کَنْدَر دلْ اندیشیده‌ام ۴ دیوانه […]

7

غزل ۱۳۹۳ مولانا

  ۱ مُرده بُدَم، زنده شُدم، گریه بُدم، خنده شُدم دولَتِ عشق آمد و منْ دولَتِ پاینده شُدم ۲ دیدهٔ سیر است مرا، جانِ دلیر است مرا زَهرهٔ شیر است مرا، زُهرهٔ تابنده شُدم ۳ گفت که دیوانه نه‌یی، لایِقِ این خانه نه‌یی رفتم دیوانه شُدم، سِلسِله بَندَنده شُدم ۴ گفت که سَرمَست نه‌یی، رو […]

8

غزل ۱۵۲۰ مولانا

  ۱ مرا پُرسی که چونی؟ بین که چونَم خَرابَم‌‌ بی‌خودم مَستِ جُنونَم ۲ مرا از کاف و نون آوَرْد در دام از آن هَیبَتْ دوتا چون کاف و نونَم ۳ پَری زاده مرا دیوانه کرده‌‌‌‌ست مُسلمانان که می‌داند فُسونَم؟ ۴ پَری را چهره‌یی چون اَرْغَوان است بنالَم کَارْغَوان را اَرْغَنونَم ۵ مَگَر من خانه […]

9

غزل ۱۶۲۱ مولانا

  ۱ چو غُلامِ آفتابم هم از آفتاب گویم نه شَبَم نه شب پَرَستم که حَدیثِ خواب گویم ۲ چو رَسولِ آفتابم به طَریقِ تَرجُمانی پنهان ازو بِپُرسَم به شما جواب گویم ۳ به قَدَم چو آفتابم به خَرابه‌ها بِتابَم بِگُریزم از عِمارت سُخَنِ خَراب گویم ۴ به سَرِ درخت مانَم که زِ اصلْ دور […]

10

غزل ۱۷۸۵ مولانا

  ۱ بیا بیا دِلْدارِ من، دِلْدارِ من، دَرآ دَرآ در کارِ من، در کارِ من تویی تویی گُلزارِ من، گُلزارِ من، بگو بگو اسرارِ من، اسرارِ من ۲ بیا بیا درویشِ من، درویشِ من، مَرو مَرو از پیشِ من، از پیشِ من تویی تویی هم‌کیشِ من، هم‌کیشِ من، تویی تویی هم خویشِ من، هم […]

11

غزل ۱۸۵۵ مولانا

  ۱ چه دانستم که این سودا مرا زین سان کُند مَجنون دِلَم را دوزخی سازد دو چَشمَم را کُند جیحون ۲ چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه بِرْبایَد چو کَشتی‌اَم دَراَنْدازد میانِ قُلْزُمِ پُرخون ۳ زَنَد موجی بر آن کَشتی که تَختهْ تَختهْ بِشْکافَد که هر تَخته فروریزد زِ گَردش‌های گوناگون ۴ نَهنگی هم […]

12

غزل ۲۳۱۰ مولانا

  ۱ ای غایب ازین مَحْضَر، از مات سَلامُ اللّهْ وِیْ از همه حاضرتَر، از مات سَلامُ اللّه ۲ ای نورِ پَسَندیده، وِیْ سُرمهٔ هر دیده اَحْسَنْت زِهی مَنْظَر، از مات سَلامُ اللّه ۳ ای صورتِ روحانی، وِیْ رَحْمَتِ رَبّانی  بر مومن و بر کافَر، از مات سَلامُ اللّه ۴ چون ماهِ تمام آیی، وانگاه […]